روزی روزگاری با ادعاهای چند نفر همه تقصیرها گردن قبلیها بود. چند راه غلط رفته و معلمان را طلبکار کرده و موسسین مدارس حمایتی را بد و ناتوان انتخاب کرده به آنها نسبت میدادند و پیدرپی میگفتند: گرچه شرشان کوتاه شده باز هم دست از فتنه برنمیدارند و زیر لبی فوت آتش و معلمان را تحریک میکنند و انگشت اشاره به استانداری دراز مینمودند.
بالاخره همه کارها روبراه شد یک مناقصه برای انتخاب موسس اداره امور معلمان حمایتی برگزار گردید تا این که در عالم رویا دیدند صف متقاضیان بیش از معلمان حمایتیها شد اما وقتی چشم باز کردند فقط یک پاکت را رویت نمودند، به ناچار قرعه کشیدند و نام حضرت محمدتقی (کثرا.. امثالهم و مدارسهم) تنها فرد حاضر در صحنه از پاکت درآورده و برنده اعلام نمودند گرچه وی از بازماندگان حاکمان سابق بر آموزش و پرورش که گفته میشد سروسری هم با معاون معزول داشته بود اما دیدند هنگام قحطی تقیخان موسس هم نعمت است در ضمن شاید اندیشه نمودند اگر کم آورد از خیریهای که متولیاش هست پرداخت میکند بنابراین فرصت را غنیمت شمردند.
پیشنهاد زباندراز این است که آیا بهتر نبود سری به حاجی خلیفههای یزد میزدند چون هم مایه دارند و هم شیره و اگر کما فیالسابق تا عید نوروز 1400 هم حقوق نمیدادند دست کم چند تا جعبه شیرینی توزیع میکردند تا معلمان طرح حمایتی دست خالی به خانه نروند.
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 04,مه,2024